کد مطلب:50484 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

عدالت دوستی و عدالتخواهی











عدالت دوستی و عدالتخواهی و انزجار از ظلم و بیدادگری از جمله فطریاتی است كه حیات آدمی و برپایی مردمان و زندگی انسان در گرو آن است و با ضعیف شدن آن، انسانیت انسان رو به اضمحلال می رود و با بیرنگ شدن آن در جوامع مردمان به تباهی كشیده می شوند. هر چه فطرت عدالت دوستی و عدالتخواهی در مردمان زنده تر و قوی تر باشد، سلامت فرد و جامعه بیشتر است. از منظر امیرمومنان علی (ع) عدالت دوستی و عدالتخواهی والاترین جلوه های وجود آدمی است كه بازگشت تمام ارزشها بدان است، چنانكه در توصیف والاترین انسانها فرموده است:

«و ان للذكر لاهلا اخذوه من الدنیا بدلا، فلم تشغلهم تجاره و لا بیع عنه، یقطعون به ایام الحیاه و یهتفون بالزواجر عن محارم الله، فی اسماع الغافلین و یامرون بالقسط و یاتمرون به و ینهون عن المنكر و یتناهون عنه. فكانما قطعوا الدنیا الی الاخره و هم فیها، فشاهدوا ما وراء ذلك.»[1] .

همانا یاد خدا را مردمانی است كه آن یاد آنان را جایگزین زندگی- جهان فانی - است. نه بازرگانی سرگرمشان ساخته و نه خرید و فروش یاد خدا را از دل آنان انداخته. روزهای زندگی را بدان می گذرانند و نهی و منع خدا را- در آنچه حرام فرموده- به گوش بیخبران می خوانند. به قسط و عدالت فرمان می دهند و خود از روی قسط و عدالت كار می كنند و از كار زشت بازمی دارند و خود از زشتكاری به كنارند. گویی دنیا را سپری كرده و به آخرت درند و آنچه از پس دنیاست دیده اند.

قرار دادن هر چیز در جای خودش و رساندن هر ذی حقی به حقش امری فطری و بهترین راه رشد آدمی و دینداری است. در سخنان نورانی امیر بیان، علی (ع) چنین وارد شده است:

«و احرز دینك و امانتك بانصافك من نفسك و العمل بالعدل فی رعیتك.»[2] .

دین خود و امانت خود را با انصاف ورزیدن از جانب خود و عمل كردن به عدالت در میان مردمان نگاه دار.

[صفحه 153]

فطریات یاد شده و دیگر فطریات كه همگی به عشق به كمال مطلق و انزجار از نقص بازمی گردند، بستری مناسب را برای سیر انسان به سوی حقیقت ملكوتی و احسن تقویم وجودی اش فراهم می كنند.


صفحه 153.








    1. همان، كلام 222.
    2. شرح غررالحكم، ج 4، ص 36.